زیلو نوعی زیرانداز و از بافته های روستایی ایران است؛ و معمولا در مناطق گرم ایران به ویژه یزد و میبد بافته می شود.
زیلو شباهت بسیار زیادی به حصیر از نظر نقش و بافت دارد. کارشناسان احتمال میدهند که زیلوبافی نوع تکامل یافته حصیر بافی باشد.
رنگ هایی که در بافت زیلو استفاده میشود، عموما از گیاهان کویری چون روناس، پوست گردو و… استفاده شده است.
یکی از مهمترین کاربرد های زیلو، پوشش کف مساجد می باشد؛ به دلیل اینکه زیلو از سادگی و بی پیرایگی شگفت انگیزی برخوردار است.
یکی از جاذبه های بصری که دارای فرهنگی غنی و پربار است تنوع در نقش های زیلو است.
این نقوش که عمدتا برگرفته از فرهنگ و محیط اجتماعی و زندگی مردمان حاشیهی کویر ایران است، نشاندهنده غنای فکر و اندیشهی بارور طراحان و استادکارانی است که در جزییترین شکلهای پیرامونی خود نقشی زیبا دیدهاند که میتواند بر فرش بنشیند و در عین زیبا ساختن آن را تنوع بخشد.
گیاهان، ابزار، ادوات و لوازم زندگی، حیوانات، معماری، حتی آدمها، همه و همه بهانههایی بودند که میشد با آنها نقشی ساخت و به تناسب در جای جای زیلو نشاند.
نقشهایی به غایت ساده آنچنان که میتوان در پس هر طرحی، سادگی رفتار، گفتار، پوشش و زندگی این مردم را دید. این نقشمایهها را میتوان به سه بخش عمده تقسیم کرد:
دستهی اول
شامل نقوشی است که در فرشهایی چون قالی و گلیم نیز دیده میشود.
خاصه فرشهایی که بیشتر از نقوش شکسته بهره میگیرند؛ مانند گلیم.
اما اینکه کدامیک بر دیگری تأثیر گذاشته است، به درستی مشخص نیست؛ مهم آن است که آنچه امروز میتوان مشاهده کرد، تشابه نقشمایههایی است که در زیلو و گونههای دیگر فرشهای ایرانی مورد استفاده قرار گرفته است.
.
دسته دوم
نقوشی هستند که بین زیلو و نقوش تزیینی معماری ایرانی ارتباطی مشترک دارند و در برخی موارد نیز دارای اسامی مشترک هستند.
این دسته از نقوش نیز دارای قدمتی بسیار در هنرهای ایرانیاند و پیشینهی بخش عظیمی از آنها به هنر و تمدن ایران قبل از اسلام باز میگردد و به گونهای میتوان گفت بخشی از هویت هنر و فرهنگ ایران را تشکیل میدهند.
اما به علت نبودن منابع کافی نمیتوان به درستی روشن ساخت که از چه زمانی این نقوش در زیلو وارد شده است و برای نخستینبار در کدامیک از مناطق ایران بزرگ این تحول روی داده است.
.
دسته سوم
نقوشی است که اختصاص به زیلوبافی دارد و نمونههای آن را در هیچ یک از هنرهای تزیینی دیگر نمیتوان یافت. این گروه بخش عظیمی از نقشمایهها را تشکیل میدهد و نشان از ابتکار عمل استادکاران و طراحان در ایجاد نقوش متنوع و خلاقه دارد که موجبات زیبایی و یگانه بودن این فرش را در نقوش فراهم آورده است.
این دسته از نقشها عمدتا اسامی محلی دارند که برخاسته از محیط و جغرافیایی یزد است و طبیعتا لازمه شناخت آنها نیز آشنا بودن با فرهنگ گفتاری مردم یزد به ویژه مردم میبد و اردکان است.
.
پیج محصولات ما را در اینستاگرام دنبال کنید.
.
نقش متن و انواع زیلو
توجه به نحوهی بافت نقش در زیلو مسئله مهمی است که بدون در نظر گرفتن آن شناخت کامل زیلو ناممکن مینماید.
در این زمینه میتوان زیلوها را از نظر نقش به دو دسته تقسیم کرد:
الف) زیلوهای تک نقش
ب) زیلوهای سجادهای
.
الف) زیلوهای تکنقش
از بین زیلوهای بررسی شده در مناطق مختلف، این نوع زیلوها بیشترین تعداد را به خود اختصاص داده است.
نقوش حاشیه و زمینه طبق قاعدهی خاصی که گفته شد بافته میشود. بر اساس مشاهدات، نقش زمینه غالبا در این گونه زیلوها به ترتیب «بافتک» و «زلفک» بوده که شاید علت بافت زیلوها با این نقوش (به خصوص نقش بافتک) سادگی بافت آن نسبت به سایر نقشهاست.
در میان زیلوهای تکنقش، نقوشی منحصر به فرد دیده میشود که در این زمینه میتوان به نقشهای (تالک و چشم بلبلی) اشاره کرد.
این است که در زیلوهای قدیمی حتما نوشته وقفی وجود دارد اما زیلوهای متأخر گاه بدون کتیبهنویسی و فقط دارای نقش هستند.
ب) زیلوهای سجادهای که خود به دو دسته تقسیم میشوند
١. زیلوهای سجادهای تکنقش: در این گونه زیلوها هر سجاده با نقشی خاص تزیین شده که با حاشیهای زیبا از سجادههای دیگر جدا گردیده است.
٢. زیلوهای سجادهای با نقوش ترکیبی: در این دسته از زیلوها هر سجاده از نقوش متفاوت و متنوعی تشکیل شده که گلهای هشتپر، دم موشی، لچک، و … از جمله این نقوش هستند. در مقام مقایسه این گروه نسبت به گروه قبل از قدمت و زیبایی بیشتری برخوردار است.
بالطبع این ویژگیها باعث شده که بافتن این نوع زیلو از عهدهی هر بافندهای خارج باشد و تنها استادانی خبره به این کار مشغول شوند.
.
معرفی نقوش زیلو
در ادامه به معرفی نقوش زیلو در استان یزد می پردازیم.
۱. بندرومی (Band roomi)
این نقش به شکلهای مختلفی بافته میشد که ساده و گلدار از معمولترین اشکال آن بود.
در شهرهای میبد و اردکان به آن «عینک» هم میگفتند چرا که مربعهای مرکزی، با حاشیهی پیرامونی نقش، طرحی شبیه به عینک میسازند.
این نقش اختصاص به زیلو داشته است.
۲. مورگ و چهار کله (Morg va charkalla)
این نقش از چهار مربع که در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند و تشکیل یک مربع بزرگتر دادهاند، تشکیل شده است.
در طرفین چهار ضلع مربع اصلی، چهار نقش گردوندی مهر قرار گرفته و در مرکز حاشیههای اطراف مربع اصلی، چهار نقش «مورگ» که در اصطلاح زیلوبافان به آن «چرخ دونهبری» نیز گفته میشود، قرار دارد.
نام دیگر این نقش «چنتک»Chantok) ) است. این نقش تلفیقی، از ابداعات زیلوبافان بوده است.
٣. چنتک (Chantok)
این نقش از هشتپر خورشیدی یا شاخ گاوی که در مرکز هشتضلعیها قرار دارد، شکل یافته و در لوزیهای کوچک نیز چهار نقش چلیپا در کنار هم قرار گرفتهاند.
اصطلاح «چنتک» به نقوشی گفته میشد که از ترکیب چند نقش در کنار هم شکل مییافتند.
۴. بافتُک کوچیک (Baftoke koocheek)
این نقش دارای گونههایی از جمله «بافتُک» بزرگ و از معمولترین نقوش نزد زیلوبافان بوده است.
در اغلب زیلوهای خانگی نیز از این نقش استفاده میکردهاند.
اصطلاح «بافتک» از بافتن گرفته شده و احتمال میرود به علت استفادهی زیاد از این نقش، این نام را به خود گرفته باشد.
۵. پیله (Peela)
این نقش بسیار شبیه به نقش گچکن ساده است و احتمالا به سبب اینکه حاشیههای پلکانی نقش، چلیپای مرکز را در میان گرفتهاند، به پیله شهرت یافته؛ چنان که پیله هسته مرکزی را دربر میگیرد.
۶. پرت توره (Part toora)
توره در گویش محلی به «شغال» گفته میشود و نقش پرتتوره نشان جای پای این حیوان است.
در منطقهی میبد و اردکان روزگاری این حیوان به وفور یافت میشد و هنگامی که از باغهای سرسبز و مزارع کشاورزان عبور میکرد، جای پایش چونان نقشی بر زمینهای مرطوب مینشست.
این نقش الهام گرفته از جای پای شغالهای حاشیهی کویر است که شباهتی بسیار به روباه داشتند.
نقش دیگری نیز به همین شکل و با اندک تغییری به نام «پنجه شیر» وجود دارد.
۷. كله مداخلی چشمدار (Kalla madakheleeye cheshm dar)
نقش کله مداخلی به دو صورت ساده و چشمدار بافته میشد. نقش چشمدار یک مربع سفید کوچک در مرکز دارد.
این نقش الهام گرفته از نقوش معماری است که در یزد نیز فراوان یافت میشود.
در آجرکاریها و کاشیکاریهای بناهای تاریخی یزد و به مثابه نقش تزیینی بر لبه بادگیرها نیز میتوان آن را دید. در قالیهای ترکمن نیز نقشی مشابه کله مداخلی به نام «تكبنت» (tekbent) یا ترکبند وجود دارد.
۸. بازوبند صلیب (Bazoobande saleeb)
این نقش همان چلیپا یا صلیب است که در منطقه میبد به آن «چرخ چاه» هم گفته میشود.
این نقش که دارای تاریخی دیرین در هنرهای تزیینی ایران است، در هنرهای مختلف کاربرد داشته است. وجه تسميهی «چرخ چاه» نیز به تناسب شرایط محیطی استان یزد بر آن نهاده شده است.
چرخ چاه وسیلهای بوده که با آن خاک و گلهای قناتها را بالا میکشیدند و به کمک این وسیله چاه حفر میشد.
به جهت کاربردی بودن آن، که به گونهای نویدبخش آب و آبادانی بوده، نقشی نیز در زیلو برای آن در نظر گرفتهاند.
۹. گچبر یا گچکن (Gachkan Gachbor)
این نقش به احتمال زیاد برگرفته از نقوش گچبری روی دیوارهاست و نزد زیلوبافان اردکانی به «گچکن» مشهور است.
در میبد نیز به «گچبر» و «گچکن» شهره است. این نقش از تلفیق شمسه و چلیپا به وجود آمده است.
نقوش درون شمسه عمدتا نقش «گل و مر» و «هشتپر شکسته» بوده اما در برخی از زیلوها نیز به جای «گل و مر» از نقش «پنجه شیر» استفاده شده است.
نقش گچکن در گچبری منازل منطقهی میبد و اردکان تا سالهای گذشته نیز رواج داشت و عمدتا محل اجرای آن در ایوانها و تالارها بود که اغلب به صورت «خط کشی» روی گچ اجرا میشد.
۱۰. چشم گاوی (Chashme gavi)
این نقش جزء نقوش فرعی است و در کنار نقوش دیگر ترکیبی زیبا میسازد.
همان گونه که از نامش پیداست شباهت زیادی به چشم گاو دارد و خطوط محیطی آن را در ذهن تداعی میکند.
این گونه نقوش نشان از دقت نظر و تأثیرپذیری طراحان نقوش زیلو از محیط پیرامون دارد.
۱۱. گل و مر یا گل و مهر (Golomohr (Golomor
شکل میانی این نقش شباهت بسیاری به شکل مهر دارد که به صورت چشم دار یا چشم باز هم بافته میشود.
فضای پیرامون مهر را گلی احاطه کرده که مربع مرکزی را در میان میگیرد. این نقش عمدتا در زیلوبافی کاربرد داشته و مورد مشابه آن در هنرهای تزیینی دیگر کمتر دیده شده است.
توضیح آنکه در گویش میبد و اردکان حرف «ها» کلمهی «مهر» خوانده نمیشود و «مر» تلفظ میگردد.
۱۲. بالنگ (Balang)
این نقش را برخی از زیلو بافان به نام پیله میشناسند و عمدتا به دو شکل سفید کار و آبی کار بافته میشود.
ظاهرا به سبب شکلهای کوچک سفید که در پیرامون نقش ایجاد شده است و به پیلههای سفید شباهت دارد به این نام معروف گشته است.
گرچه علت نام گذاری آن به درستی مشخص نیست.
یکی از استادان زیلو باف معتقد بود چون بالنگ را برای تولید مربا به صورت لوزی برش میدهند و در این حالت خطهای تیره روشن بخش برش خورده نمودار میگردد، زیلوبافان از این شکل تاثیر گرفتهاند و این نقش را که به بالنگ شباهت داشته، به این نام خواندهاند.
۱۳. چهار کله زمینه (Char kalla zameena)
این نقش یکی دیگر از انواع چهار کلههاست که متن زمینه زیلو را پوشش میداده و اختصاص به زیلوبافی داشته است.
چهار کله به صورت منفرد در حاشیه زیلو کاربرد داشته اما بدین شکل و در ترکیب با نقشی دیگر در زمینه استفاده میشده است.
۱۴. غزن قفلی (Ghazan ghofli)
به سبب اتصال و در هم قرار گرفتن اجزای نقش در یکدیگر به این نامخوانده میشود.
در مرکز این نقش، چرخ دونهبری که از نقوش ویژه زیلو بافی میبد و اردکان است قرار دارد.
۱۵. شونه (شانه) (Shoona)
این نقش شباهت بسیار به شانه دارد و شکل آن برگرفته از شانههای چوبی است که در گذشته استفاده میشد.
این نقش به عنوان پایه نیز کاربرد دارد و نقشی چون سرو روی شانه قرار میگیرد.
در فرشهای ترکمن نیز نقشی به همین نام وجود دارد.
۱۶. سینهریز (Seenareez)
طرح سینهریز، گونههای مختلفی دارد و این نقش نیز یکی از این گونههاست.
این نقش برگرفته از شکل سینهریزهایی است که به دست جواهرسازان ساخته میشد و استادان زیلوباف آن را به صورت نقش در زیلو قرار میدادند.
۱۷. كله محرابی یا دوکی (Dooki/ Kallamehrabi)
این نقش در بالای طرحهای محرابی و به منزله تزیین قرار میگرفت. شکل آن از یک طرف شبيه عدد ۶ است و از طرف دیگر عدد ۶ وارونه را تداعی میکند.
۱۸. زلفک (Zolfak)
این نقش برگرفته از طرح گیسوی شانه زده است که از وسط به طرفین باز شده و تداعیگر زلفهایی است که در دو سوی صورت ریخته شده که در هنر و ادبیات ایران حکایتهای بسیاری بر آن مترتب شده است. زلفک دارای دو طرح شکسته و بریده است.
۱۹. کنگرهی چشمدار (Kongeray chashmdar)
این نگاره را از معماری خاص مناطق کویری الهام گرفتهاند و نمونههای آن را بر دیوار کاروان سراها، برجها و تزیینات لبهی بادگیرها میتوان دید.
همچنین تشابه بسیاری بین این نقش و نقش «دالموچ» Dalmutsch)) در قالیهای ترکمن وجود دارد.
این نقش به دو صورت چشمدار و ساده بافته میشد. در گونه ساده آن مربعهای سفید وسط نقش که به مثابه چشم نقش است، وجود ندارد.
۲۰. ستاره دست به دست هم (Setaray dast be daste ham)
این نقش بیشتر اختصاص به زیلوبافان اردکانی داشته است.
در این نگاره چون نقش مرکز و نقوش پیرامونی به طریق سفیدباف در کنار یکدیگر قرار میگیرند و فضای منفی نقش را ایجاد میکند، طرح به مثابه سیاهی شب و نقوش همانند ستارههای درخشان آن به نظر میرسد.
۲۱. جعبه یا جعبگ (Jabe/ Jabog)
این نقش شباهت زیادی به یک جعبه یا صندوق مربع شکل دارد و جزء نقوش حاشیهی زیلو بوده است.
کاربرد دیگر آن استفاده در مرکز برخی از نقوش بوده است. این نگاره تشابه بسیار زیادی به نقش «چشمه» یا «گزچیک» (Goz cheek) قالیهای ترکمن دارد.
۲۲. برگ یا پرگ (Barg/ Parog)
این نگاره که همان نقش چلیپایی است به چرخ چاه هم مشهور است و به سبب تشابه آن با چرخ چاه خاصه در منطقه میبد به این نام شهره است.
تشابه این نقش به غوزههای رسیدهی پنبه که پنبه آن خارج شده نیز بسیار است و شاید علت نامگذاری آن هم همین تشابه شکلی باشد.
با توجه به اینکه پنبه در تولید زیلو ماده اولیه بوده است، گمان میرود این نقش از کلوزههای پنبه تأثیر گرفته باشد.
۲۳. هشتپر جعبه زنجیره (Hashtpare jabezanjira)
این نگاره جزء نقشهایی است که بیشتر در اردکان رواج داشته است.
در مرکز نقش، یک گل هشتپر قرار گرفته که از اطراف در یک هشتضلعی با تزیینات زنجیرهای محدود شده است.
این نقش برگرفته از نقش «بافتک» است.
۲۴. پنجهی شیر یا پرت تورهی چشمدار(Parte tooray cheshmdar Pangeyshir)
شکل ساختاری این نگاره همان طرح پرتتوره است.
اما با خانههای خالی که در طرح ایجاد شده است به پرتتوره چشمدار مشهور شده و چون شباهت به جای پای شیر نیز دارد به پنجهی شیر هم معروف است.
البته باید یادآور شد که احتمال تأثیرپذیری نقش از جای پای شیر نیز مردود نیست.
۲۵. کنگرهی مداخل (Kongeray madakhel)
این نقش مشترک بین معماری و زیلوبافی است.
در کاشیکاری بناهای تاریخی ایران از این نقش به وفور استفاده کردهاند.
مضافاً اینکه در لبهی بناها نیز به منزلهی کنگره مورد استفاده بوده و در فرشهایی چون گلیم و گبه به منزلهی نقش حاشیه و در سفرههای کامو نیز این نقش کاربری داشته است.
کنگرهی مداخل را به صورت ساده و چشمدار میبافتهاند.
نقش پیش رو گونهی چشم دار کنگرهی مداخل است.
۲۶. نقش عینک (Eynak)
این نقش عمدتاً در زیلوهای اردکان بافته میشد و گونهی دیگری از نقش بندرومی بود که پیشتر شرح داده شد.
۲۷. طبل (Tabl)
این نقش در حاشیهی زیلوها مورد استفاده داشته و احتمالا برگرفته از نقش طبل در گرهسازی کاشیکاری بوده است.
۲۸. هشتپر برگ بیدی (Hashtpare barge beedi)
یکی از نقشهای مطرح زیلوست که اضلاع آن نقش برگ بید را در ذهن تداعی میکند و بدین سبب به برگ بیدی مشهور است.
از این نقش عمدتا به صورت تلفیقی با نقشهای دیگر در متن زیلو استفاده میکردهاند.
۲۹. چرخ دونهبری (Charkhe doonabori)
این نقش برگرفته از طرح چرخهایی است که پنبه دانهها را آسیا میکرد و روغن چراغ یا روغن پنبه دانه از آن تهیه میشد.
پنبه که در زیلوبافی نقشی اساسی و کاربردی داشت، همه اجزای مترتب با آن نیز در نقوش زیلو مؤثر بود.
۳۰. گیوه (Geeva)
این نقش عمدتا در زیلوهای اردکان کاربرد داشته است و به سبب شباهت آن به پاشنهی گیوه به این نام خوانده شده است.
۳۱. گچکن ساده (Gach kane sada)
گونهی دیگری از نقش گچکن است که در مقایسه با دیگر نقشهای گچکن از تنوع کمتری برخوردار است.
در مرکز این نقش از طرح چرخ دونهبری استفاده شده است.
۳۲. پرت توره (Parte Toora)
نمونهی دیگری از نقش پرتتوره است که در عین تشابه به نقش پرتتورهی پیشین دارای تغییراتی در ساختار اجرایی است.
۳۳. کیسه سرمهدون (کیسه سرمهدان)(Keesa sormadoon)
این نقش برگرفته از شکل کیسههایی است که در آن داروهای گیاهی نگهداری میکردند و در میبد و اردکان به «دلو» (دولوگ)، دوا و درمان معروف بود.
این کیسهها همچون داروخانههای خانگی عمل میکردند و سعی میشد با محتویات آن هر مرضی را درمان کنند.
۳۴. زلفک بریده (Zolfake borida)
گونهای دیگر از نقش زلفک است که شباهتهایی نیز به نقش بندرومی دارد.
در این نقش زلفها به صورت بریده در اطراف لوزی مرکزی قرار میگیرند و بدین مناسبت زلفک بریده خوانده میشود.
۳۵. زنجیره (zanjeera)
این نقش به زنجیر بافته شدهای شباهت دارد که در هم تنیدگی آن باعث به وجود آمدن نقش شده است.
زنجیربافی از صنایع دستی مهم منطقهی اردکان بود و گونههای متفاوت آن در این شهر تولید میشد.
این زنجیرها به منزلهی ابزار دفاعی مورد استفاده قرار میگرفت و یکی از صادرات مهم اردکان نیز به شمار میرفت.
شاید یکی از علل استفاده از نقوش زنجیره تولید و کاربری بالای آن در یزد باشد. این هنر نیز امروز به طور کامل از بین رفته است.
۳۶. سرمهدون لوزی (Sormadoone luwzi)
این نقش برگرفته از نقش سرمهدان در گرهسازی کاشیکاری ایرانی است.
۳۷. جناقی (Jenagh)
همان گونه که از نام این نقش پیداست، شباهت بسیاری به نقوش معماری دارد و برگرفته از طاقهای جناقی معماری ایرانی است که تشکیل دهنده بافت اصلی معماری میبد و اردکان بوده است.
۳۸. شمسهی کشیده (Shamsey Keshida)
این نقش نیز نشاندهندهی تأثیرات معماری و زیلوبافی است.
در آجرکاریها و نقوش کاشیکاری از این نقش به وفور میتوان یافت. عمده کاربرد شمسه کشیده در حاشیه زیلوها بوده است.
۳۹. گچکن ساده (Gachkane sada)
گونه دیگری از نقش گچکن است که در مرکز آن از نقش پرت توره استفاده شده و نقش زنجیرهای کناری نیز نسبت به دیگر نقشها کمتر و به تعبیری سادهتر اجرا شده است.
۴۰. کله مداخلى (Kalla madakheli)
کاربرد این نقش در حاشیههای زیلو بوده و به صورت متعدد در آن قسمت قرار داشته است.
در متن نیز در ترکیب با نقوش دیگر آمده و به دو صورت ساده و چشمدار بافته شده است.
اگر مربع مرکزی سفید باشد چشمدار نامیده میشود.
این شکل جدا شده از کنگرهی مداخل است که به کله مداخلی شهرت یافته است.
۴۱. لوزی (Luwzi)
لوزی از نقوشی است که در زیلوها بسیار استفاده شده است.
این نقش در آجرکاریها و سفالینهها استفاده زیادی داشته و احتمالا از معماری به زیلو راه یافته است.
۴۲. لوزی تک (LuWzeey tak)
بدان علت که از یک ردیف نقش لوزی تشکیل شده است، آن را لوزی تک خواندهاند.
۴۳. کنگرهی آلوچه (Kongery aloocha)
از نقوش مطرح حاشیهی زیلوهاست که در ردیف بالا و پایین آن طرح سفید جو و سیاه جو قرار میگرفت.
دربارهی نام «آلوچه» در طرح شمارهی ۴۵ توضیح خواهد آمد.
۴۴. سرمهدان (Sormadan)
گونه دیگری از نقش سرمهدان است که بین زیلوبافی و نقوش گرهسازی معماری ایرانی مشترک است.
۴۵. آلوچه (Aloocha)
این نقش در زیلوهای میبد و اردکان کاربرد زیادی داشته است و مشابه آن را نیز در نقوش تزیینی معماری ایرانی به فراوانی میتوان یافت. این طرح که کاربرد آن قدمتی دیرین در هنرهای ایرانی دارد، بدین سبب به آلوچه معروف شده است که در اردکان و میبد در ماه مبارک رمضان شیرینی خاصی تولید میشود که در تهران و شهرهای دیگر به «شکر پنیر» معروف است.
اما کیفیت شیرینی تولید شده در اردکان قابل قیاس با شکر پنیرهای موجود نیست.
این شیرینی به آلوچه معروف است و زمانی که با قیچی چیده میشود، به شکل مربع درمیآید.
در ماه مبارک رمضان و در بین دو نماز که نمازگزاران میخواهند افطار کنند؛ آلوچه توزیع میشود و مردم روزه خود را با این شیرینی و آب باز میکنند.
بدین سبب این نقش در اردکان و میبد به آلوچه شهرت یافته و در زیلوها نشسته است.
۴۶. تالگ (Talog)
این نقش از سینیهای کوچکی به همین نام الهام گرفته است که در مساجد و مجالس ختم کاربرد داشت.
در این سینیهای کوچک تک نفره یک استکان چای و چند حبه قند جای میگرفت و هنگام ورود افراد به داخل مسجد این سینی جلوی آنها قرار میگرفت.
نقشی نیز به همین نام در تزیینات گچکاری روی دیوارهای کاه گلی وجود دارد.
این نقش از نقوش اختصاصی زیلوبافان اردکانی بوده است.
۴۷. دیگ (Deeg)
این نقش نیز تأثیر پذیرفته از محیط زندگی زیلوبافان است.
این طرح در اندیشه زیلوبافان همان دیگهای سنگی بود که در اردکان و میبد استفاده میشد و نقش سر دیگهای سنگی بود که چهار دسته در چهار طرف آن قرار داشت.
۴۸. بالنگ (Balang)
گونهی دیگری از نقش بالنگ که پیشتر درباره آن سخن گفتیم.
۴۹. بندگ (Bandog)
از نقوش مطرح زیلوبافان است که در مرکز آن طرح كله مداخلى قرار گرفته و دارای سه ردیف نوار یا زنجیرهی تیره است.
اصطلاح بندگ در میبد و اردکان در کشاورزی کاربرد دارد.
در پیرامون زمینهای کشاورزی با کپه کردن خاکبند ایجاد میکنند تا هم حدود زمینها مشخص گردد و هم اینکه کرتها به خوبی آبخور شوند.
چون در زمینهای کشاورزی یزد آبیاری به صورت غرقابی بود؛ چنان که در بسیاری از نقاط ایران هنوز این شیوه رایج است.
این اصطلاح نیز برگرفته از همان بندهایی است که حدود زمین یا نقش را مشخص میکنند.
۵۰. چهار کله گرد (Char kallagerd)
از نقوش قدیمی زیلوست که هماکنون نیز بافت آن متداول است.
این نقش عمدتا در طرحهای محرابی کاربرد داشت و خط میان نقش در ترکیب نقوش دیگر باعث میشد که نگاه نمازگزاران به محراب معطوف گردد.
۵۱. هشتپر توپر (Hasht pare toopor)
گونه دیگری از نقوش هشتپر که نقش چلیپای چشمدار یا «پرگ» در مرکز آن قرار دارد و بدین سبب توپر نام گرفته است.
۵۲. توخالی (Tookhali)
طرح کلی این نگاره شبیه فرم چلیپاست که نقوش تزیینی داخل آن طراحی شده و چون نقش به صورت سفیدباف و با فضای منفی ایجاد شده عنوان توخالی گرفته است.
۵۳.گچبر (Gachbor)
این نقش نوعی از گچبر است که مورد استفاده آن بیشتر در حاشیهی زیلوها بوده و شکل کلی آن نیز تداعیگر نقش تالک است.
در عین
حال این نقش به حوضهای آب حیاط خانههای قدیمی یزد شباهت بسیاری دارد.
استفاده از این نقش در تزیینات گچبری کاربرد فراوانی داشت.
هنوز هم میتوان بر دیوار خانههای قدیمی استان یزد این نقش را دید.
۵۴. دونه دونه یا چنتگ (Doona Doona/ Chantog)
این نقش شباهت بسیاری به طرح «مورگ و چهار کله» دارد.
با این تفاوت که در بخش پایینی به جای طرح چرخ دونهبری، طرح «جعبگ» قرار گرفته است و به واسطه استفاده از چند نقش در کنار هم به دونه دونه یا چنتگ مشهور شده است.
این طرح یکی از مجموعه طرحهای «چنگ» است.
۵۵. زنجیرهی بزرگ (Zanjeera bozorg)
این نقش از جمله نقوش زنجیره است و خاستگاه آن زنجیرهای زره و کلاهخود است که در گذشته کاربرد داشته است.
امروزه نیز اعتقاد بسیاری از استادکاران این است که نقشهای زنجیره برگرفته از زرهها و کلاهخودهای تعزیه و شبیهخوانیهاست که در زیلوها نشسته است.
۵۶. دیگ بزرگ (Deeg bozorg)
این نقش برگرفته از همان طرح دیگ است. با این تفاوت که طرح بزرگتر شده و نقش مداخل چشمدار در مرکز طرح قرار گرفته است.
۵۷ . چهار کله (char kalla)
یکی دیگر از نقوش «چنتگ» است که در اطراف آن طرح «جعبگ» قرار دارد و نقوش مرکزی را طرح چرخ دونهبری شکل داده است.
۵۸. گره (Gereh)
این نقش بیشتر در زیلوهای مسجدی استفاده میشده و در کاشیکاریها و تزیینات چوبی درها و نردههای مساجد مورد استفاده داشته است.
۵۹. حاشیه (Hasheeya)
یکی از نقوش تزیینی حاشیهی زیلوست که گونههای مختلفی داشته است.
۶۰. حاشيه (Hasheeya)
این طرح شباهت بسیاری به طرح قبلی دارد و برخی از استادکاران به آن «چنتگ» هم میگویند که اختصاصاً در حاشیهها به کار میرفته است.
۶۱. چشم بلبلی (Chashm bolboli)
این نقش نیز در حاشیه زیلوها بیشترین کاربرد را داشته و گونهای از نقوش چشم بلبلی بوده است.
به سبب شباهت این نقش به فرم چشم و نقطههای روشن در مرکز نقش به چشم بلبلی معروف شده است.
۶۲. حاشیه (Hasheeya)
از نقوش مورد استفاده در حاشيهی زيلوست و شباهت بسیاری به طرحهای گچ کن دارد.
۶۳. لچک کوچیک (Lachake Koocheek)
طرح در حاشيهی نقوش محرابی قرار داشته و به سبب شباهت آن با طرحهای لچک در قالی، به این نام مشهور شده است.
در نگارههای محرابی گونه دیگری لچک نیز وجود دارد که به لچک بزرگ معروف است.
۶۴. بند رومی (Bande roomi)
این نقش شباهت بسیاری به زبانههای درهای چوبی قدیمی دارد.
در این نوع از بستها زمانی که کلید داخل میشد، بسته به جهت چرخش، دندانهها نیز به جلو یا عقب حرکت میکردند.
گونهی بزرگتر این قفلها در درهای کاروان سراها و دروازهها مورد استفاده قرار میگرفت.
این گونه از قفلها در یزد به «رومی» معروف بود و در اینجا «بند» نیز به معنای «بست» آمده است.
۶۵. قنديل (Ghandeel)
این طرح در وسط برخی از طرحهای محرابی میآمد، اما کاربرد اصلی آن در حاشیه زیلوها بود.
۶۶. آدمگ (Admog)
به عقیدهی زیلوبافان این طرح برگرفته از نقش انسان است و به صورت تکی یا زوجی در زیلوها و عمدتا نیز در طرحهای محرابی استفاده میشده است.
۶۷. حاشیه (Hasheeya)
این نقش گونهی دیگری از نقوش حاشیه است که در مرکز آن و به طور یک در میان از نقشهای پرت توره و صلیب توخالی استفاده میشود.
۶۸. سماور یا سمووارگ (Samavar / Samovarog)
این نقش و گونههای مشابه آن نامهای دیگری نیز دارند؛ از جمله «قندان و قنديل»، به سبب شباهت به شکل سماور برخی از استادکاران به آن سماور هم میگویند.
احتمالا این نام از دورهی قاجار در زیلوها معمول و مرسوم شده است.
۶۹. قنديل (Ghandeel)
این نقش نیز در حاشیهی زیلوها مورد استفاده بود و به واسطهی شباهت بسیار آن به نقش قبلی بعضا با همان اسامی «سماور و قندان» نیز خوانده میشد.
۷۰. چیتی (Cheeti)
این طرح برگرفته از نقش پارچههای چیت است و در متن زیلوها کاربرد داشته است.
۷۱. چهاربالا خونه (Char balakhoona)
طرحهای مرکزی این نقش که به چهاربالا خونه معروف است، یادآور بالا خانههای بافت قدیم معماری یزد است و مربعهای سفید مرکزی نیز به مثابه نورگیرهای بالا خانههاست.
۷۲. پیله (Peela)
این نقش به گچکن معمولی (Gachkane mamooli) نیز معروف است.
شرح پیله و گچکن پیش از این آمد.
۷۳. جار (Jar)
چنان که از نام نقش پیداست این طرح برگرفته از جارها یا لوسترهای مساجد است که به منزله طرحی تزیینی در متن زیلوها و عمدتا در طرحهای محرابی استفاده میشد.
۷۴. پر چرخگ (Pare chakhog)
این طرح نیز که برگرفته از شکل چرخ دونهبری و چرخ چاه بود در متن و حاشیهی زیلوها کاربرد داشت.
۷۵. گل مر بزرگ (Gole more bozorg)
این نقش در طرحهای سجادهای و در متن زیلو میآمد و شکل کلی آن برگرفته از یک هشتضلعی بود.
در فضای منفی مرکز این نقش طرح چلیپا یا چرخ ایجاد میشد.
۷۶. گل مر (Gole mor)
این نقش نیز از یک هشتضلعی که در مرکز آن نقش چلیپا یا چرخ چاه دیده میشود، تشکیل شده است.
۷۷. زلفک شکسته (Zolfake shekasta)
گونه دیگری از نقش زلفک شکسته است که برخی استادکاران به آن جفته (Jetta) نیز میگویند.
۷۸. آدمگ (Admog)
گونه دیگری از نقش آدمگ که در حاشیهی زیلوها و در نقوش محرابی مورد استفاده داشته است.
۷۹. حاشیه (Hasheeya)
این نقش در حاشیهی کناری محرابیها کاربرد داشته است.
۸۰. لچک یا لچک رکنالدونی (Lachak/Lachake Roknedooni)
این لچک در حاشیهی بالای محرابیها جای داشته است و برخی از استادکاران به آن لچک رکنالدونی گفتهاند.
۸۱. کله مداخلی چشمدار با جعبگ (Kalla madakheleeye chashmdar ba jabog)
این نقش نیز به منزله حاشیه در زیلوها کاربرد داشته و در پیرامون نقش خورشید یا هشتپر خورشیدی در طرحهای محرابی قرار میگرفته است.
۸۲. طوق (Tough)
این نقش را ترکیب چهار طرح آدمگ ایجاد کرده که در بخش بالایی محرابیها به صورت تکی و در متن محرابیها به صورت زوجی اجرا میکردند.
۸۳. حاشیه (Hasheeya)
این نقش همان شکل کشیدهی کنگرهی آلوچه است و به منزلهی حاشیه در زیلوها مورد استفاده قرار میگرفته است.
این نقش نسبت به سایر نقشهای حاشیه کاربرد زیادی داشته است.
۸۴. مارپیچ (Marpeech)
این نقش در حاشیههای زیلو کاربرد داشته و دارای گونههای مختلفی بوده است.
۸۵. چشم بلبلی (Chashm bolboli)
گونه دیگری از نقش چشمبلبلی و از نقوش متن زیلوها بوده است.
۸۶. هشتپر شاخ گاوی (Hashtpare shakhegavi)
به سبب شباهت این نقش به شاخهای گاو به هشتپر شاخ گاوی مشهور شده است و دارای گونههای مختلفی است.
برخی از استادکاران به این نقش «هشتپر سفید گل» (Hasht pare sefeedgal) هم میگویند.
۸۷. هشتپر شاخ گاوی (Hasht pare shakhe gavi)
گونه دیگر نقش هشتپر شاخ گاوی است.
۸۸. گلدون (Goldoon)
چنان که از نام و شکل این نقش پیداست، از روی گلدانهای گل اقتباس شده است و در عین سادگی نشاندهندهی نقش گلهای باز شده و غنچه و جوانه در حال رویش است.
این طرح در حاشیه زیلوها و در برخی از طرحهای محرابی به منزله تزیین میآمده است.
۸۹. گلدون (Goldoon)
گونه دیگری از نقش گلدون. این نقش نیز در حاشيه زيلوها و طرحهای محرابی کاربرد داشته است.
۹۰. سینهریز (Seenareez)
این نقش بیشتر شبیه به شمسهای در حال چرخش است و تصور میرود که خاستگاه آن و نقوش مشابه آن که به سینهریز مشهورند، نقوش آجرکاری معماری بوده باشد.
این نقش در طرحهای محرابی کاربرد داشته و پیرامون آن طرح حاشیه و لچک تصویر میشده و سینهریز را مانند ترنجی در میان میگرفته است.
این نقش گونههای مختلفی داشته است.
۹۱. هشتپر خورشیدی (Hasht pare khorsheedi)
در زیلوبافی، نقش هشتپر خورشیدی گونههای متفاوتی دارد و این نقش نیز یکی از این هشتپرهاست.
جالب توجه آنکه در فرشهای ترکمن نیز نقشهایی مشابه این نقش وجود دارد که به «گولی گل»Gulligol) ) مشهورند.
۹۲. حاشيه (Hasheeya)
این نقش نیز الهام گرفته از خطوط بنایی با کوفي معقلی است و در حاشیه پیرامون سینهریز استفاده میشده است.
۹۳. لچک (Lachak)
این نقش در اطراف نقوش سینهریز و به صورت لچکهای کوچک در پیرامون نقش اصلی قرار میگرفته است.
۹۴. اره دوسر (Arraye dosar)
چنان که از نام این نقش پیداست، برگرفته از شکل ارههای دوسر است که نجاران از آن استفاده میکردند.
یکی از موارد استفاده از این ارههای دوسر در ساخت دستگاههای زیلوبافی بوده است.
جالب توجه آنکه استادکاران از آن به عنوان نقش استفاده کردهاند.
این نقش نیز دارای چند گونه متفاوت بوده است.
۹۵. اره دو سر (Arraye dosar)
گونه دیگر این نقش که تفاوت اندکی با گونه قبلی دارد.
۹۶. سینهریز (Seenareez)
گونه دیگری از نقش سینهریز که در مرکز آن نقش چلیپا یا چرخ چاه قرار دارد.
۹۷. سمووارگ یا قندان (samovarog/ Ghandan)
در طرحهای پیشین گونههای دیگر این نقش توضیح داده شد.
۹۸. حاشيه (Hasheeya)
گونه دیگری از نقوش حاشیه که متأثر از نقوش معماری بوده است.
۹۹. بافتک ساده (Baftake sada)
این نقش در متن زیلوها کاربرد داشته و بعضاً در حاشیههای بزرگ زیلو نیز استفاده میشده است.
این نقش تشابه زیادی به نقشهای «تكبنت» Tekbent)) یا ترکبند قالیهای ترکمن دارد.
۱۰۰. اره (Arra)
گونه دیگری از نقش ارههای دوسر است.
۱۰۱. گل و گلدون (Gologoldoon)
این نقش شباهت بسیاری به گلهای لاله و شقایق دارد. کاربرد این نقش در حاشیه زیلوها بوده است.
۱۰۲. حاشیه (Hasheey)
گونه دیگری از نقوش حاشیهی زیلوهاست.
۱۰۳. هشتپر توپر یا گل گرینه (Hasht patoopor/ Golegreena)
گونه دیگری از نقوش هشتپر که متأثر از نقش خورشید است. کاربرد این نقش در فرهنگ و تمدن ایرانی دارای پیشینهی تاریخی بسیاری است که در زیلوها بدین صورت مورد استفاده قرار گرفته است.
۱۰۴. هشتپر شاخ گاوی یا هشتپر توپر(Hasht pare shakhegavi/Hasht pare toopor)
گونه دیگری از نقوش هشتپر.
این نقش به سبب تشابه نقش میانی به شاخهای گاو به این نام مشهور شدهاند
۱۰۵. حاشيه (Hasheeya)
این نقش عمدتا در کنار نقوش هشتپر استفاده میشده و نقش را در میان میگرفته است.
۱۰۶. تالک (Talak)
گونه دیگری از نقش تالک که پیشتر توضیح داده شد.
۱۰۷. برگ بیدی (Barge beedi)
این نقش بر روی یکی از گونههای هشتپر توپر به نام هشتپر کوچک قرار دارد.
طرح برگ بیدی روی هشتپر که به مثابه پايهی آن محسوب میشود، قرار میگیرد.
۱۰۸. سینه گرد (Seenagerd)
این نقش متأثر از آجرکاریهای معماری یزد بوده و برخی استادکاران به آن سینهریز هم گفتهاند.
۱۰۹. گچ کنه یا گچبر (Gachkana/ Gachbor)
گونهی دیگری از نقوش گچ کنه که پیشتر در مورد آنها و تأثیر پذیریشان از نقوش گچبری خانههای یزد سخن گفتیم.
۱۱۰. گچ کنه (Gachkana)
طرح دیگری از نقوش گچکنه که با حذف و اضافههایی صورت گرفته و متنوعتر شده است.
۱۱۱. چهار گلگ یا چهار چشم (Chargalog / Charchashm)
از نقوش دیگری که در متن محصول کاربرد داشته است و برخی از استادکاران به آن «پر چرخ کوچیک» (Pare charkhe koocheek) هم گفتهاند.
۱۱۲. گچکن یا گچبر
گونه دیگری از نقوش گچبر که خاستگاه آن پیشتر توضیح داده شد.
۱۱۳. بافتگ بزرگ (Baftoge bozorg)
از نقوش بسیار معمول و متعارف زیلوبافان که در زیلوهای خانگی نیز مورد استفاده فراوان داشته است.
در مرکز این نقش از طرح پرتتوره استفاده شده است.
۱۱۴. بافتگ بزرگ (Baftoge bozorg)
گونه دیگری از این نقش که در مرکز آن از طرح «چرخ دونهبری» استفاده شده است.
۱۱۵. رکنه دونی کوچیک (Roknedooneey koocheek)
این نقش برگرفته از نام سید رکنالدین است که از شخصیتهای بزرگ تاریخ یزد بوده و در سدههای هفتم و هشتم هجری میزیسته است.
او بناهای موقوفه بسیاری ساخت و جهت فرش کردن این بناها سفارشهای زیادی به زیلوبافان داد.
یکی از این بناها مسجد جامع یزد است.
زیلوبافان به پاس زحمات او و سفارشهایش که موجب رونق زیلوبافی شده بود، نقشی به یاد او ایجاد کردند.
مقبرهی او امروزه در کنار مسجد جامع یزد قرار دارد و گنبد آن یکی از زیباترین گنبدهای فیروزهای است.
متأسفانه در مقبره سید رکنالدین هیچ یک از زیلوهای قدیمی موجود نیست و تماما از بین رفته است؛ تنها چند زیلو از وقفیات آقای خجسته در این مقبره موجود است.
۱۱۶. مورگ (Morog)
نامگذاری این طرح به آن سبب است که نقش از مهرههای کوچکی شکل یافته و از کنار هم قرار گرفتن آنها طرح ایجاد شده است.
در مرکز این نقش «دیگ» و در اطراف چرخ دونهبری قرار گرفته است.
۱۱۷.گچکنه یا گچبر
گونه دیگری از نقوش گچبر. این نقش شباهت بسیاری به طرح پیله دارد.
۱۱۸. هشتپر شاخ گاوی کوچیک (Hasht pare shakhe gaviy koocheek)
گونه دیگری از نقوش هشتپر کوچک است.
۱۱۹. هشتپر بریده (Hasht pare boreeda)
گونه دیگری از نقوش هشتپر که به سبب منفک بودن شاخ گاویها به هشتپر بریده معروف شده است.
برخی از استادکاران به آن شاخ گاوی بریده هم گفتهاند.
۱۲۰. کلید یا کلیت (Keleed/ Keleet)
این نقش نشاندهنده کلیدهایی است که در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند و طرح گردونهی مهر در ابتدا و انتهای هر نقش قرار گرفته است.
این نقش در متن زیلوها کاربرد داشته و در عین حال به حصیرهای بافته شده نیز بسیار شبیه بوده است.
۱۲۱. سرو (Sarv)
این نقش در زیلوهای پردهای کاربرد داشته است.
این گونه زیلوها برای جلوگیری از نفوذ سرما در ورودی بیتالشتاها نصب میشد.
نقش سرو نشاندهندهی غنای فرهنگی بسیاری است که در نقوش زیلو وجود دارد.
کاربرد این نقش پیشینهای بس طولانی در فرهنگ و هنر ایرانی دارد که زیلوبافان نیز از این نماد زندگی و جاودانگی بهره بردهاند.
گفتنی است که در یزد سروهای مقدسی وجود دارد که یکی از معروفترین آنها سرو ابرقوست.
طرح شانه که در اینجا به عنوان پایه انتخاب شده، به مثابه نمادی از ریشههای این درخت است.
۱۲۲. سرو (Sarv)
گونه دیگری از نقوش سرو است.
۱۲۳. سینهریز (Seenareez)
گونه دیگری از نقوش سینهریز است که در طرحهای محرابی استفاده میشده است.
۱۲۴. چشم بلبلی بزرگ (Chashm bolboleeya bozog)
این نقش که گونههای دیگر آن پیشتر نیز توضیح داده شد، عمدتا در طرحهای محرابی و در زیر سروها مورد استفاده داشته است.
۱۲۵. مهر بریده (Mohre boreeda)
گونه دیگری از مهر بریدهها که در طرحهای محرابی استفاده میشده است.
۱۲۶. گل و مهر (Golo mohr)
گونه دیگری از نقش گل و مهر. این نقش نیز در طرحهای محرابی مورد استفاده داشته و در مرکز آن از طرح پرت توره استفاده شده است.
۱۲۷. هشتپر توپر (Hasht pare toopor)
گونه دیگری از نقوش هشتپر که در مرکز آن نیز یک هشتپر یا چرخ دونهبری قرار دارد.
این نقش به هشتپر خورشیدی نیز مشهور است.
۱۲۸. هشتپر توپر یا خورشیدی (Hasht par toopor/Khorsheedi)
گونه دیگری از هشتپرهای خورشیدی است.
تعدد این نقوش نشاندهنده اهمیت نقش خورشید در فرهنگ و هنر ایرانی است.
در استان يزد نیز به واسطه بهرهمندی از آفتاب درخشان نقش خورشیدی کاربردی بسیار در زیلوها و سفالینهها یافته است.
۱۲۹. سینهریز (Seenareez)
نقش دیگری از سینهریز که در عین حال شباهت بسیار به نقشهای شمسه دارد.
در مرکز این نقش طرح چرخ چاه یا چلیپا قرار گرفته است.
۱۳۰. پرت تورهی بزرگ (Parte toorabozorg)
گونه دیگری از نقش پرت توره که پیشتر توضیح داده شد.
این نقش شباهت به هشتپر شاخ گاوی نیز دارد و در محرابیها و حاشيهی زیلوها کاربرد داشته است.
۱۳۱. سینهریز
طرح دیگری از مجموعهی متنوع نقوش سینهریز است.
۱۳۲. لچک (Lachak)
گونه دیگری از مجموعه طرحهای لچک است که عمدتا در زیلوهای محرابی کاربرد داشته است.
۱۳۳. سینهریز
نقش دیگری از طرح سینهریز که در مرکز آن از نقش برگ بیدی استفاده شده است.
۱۳۴. سینهریز
طرح دیگری از نقشهای متنوع سینهریز است.
۱۳۵. سینهریز
طرح دیگری از نقوش سینهریز که برخی از استادکاران به آن «چپ، راست» هم میگویند.
۱۳۶. سینهریز
گونه دیگری از مجموعه طرحهای متنوع سینهریز است.
۱۳۷. هشتپر یا گل گرینه (Hashtpar/ Golegreena)
گونه دیگری از نقوش هشتپر.
در مرکز این نقش از طرح پرت توره استفاده شده است.
این نقش نیز در حاشیه این محصول و یا در محرابیها مورد استفاده داشته است.
۱۳۸. هشتپر یا گل گرینه
این نقش در حاشيه و یا در طرحهای محرابی کاربرد داشته است.
۱۳۹. گلدون (Goldoon)
این طرح نیز برگرفته از نقشهای گلدونی است که در مرکز آن از طرح چهارچشم یا چهارگلگ (Chargalog) استفاده شده است.
۱۴۰. مارپیچ (Marpeech)
گونه دیگری از نقوش مارپیچ که حاشیه زیلوها را تزیین میکرده است.
گفتنی است که برخی از استادکاران به نقشهای مارپیچ «دم موشی» (Domemooshi) نیز میگفتند.
.
پیج محصولات ما را در اینستاگرام دنبال کنید.